کد مطلب:189351 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:289

مبارزه با شیوه های نادرست اجتهاد
در دوران امام باقر علیه السلام برخی از عناصر فرصت طلب زمینه را برای آشفته سازی فرهنگ دینی مهیا دیدند و با اغراض و انگیزه های گوناگون، سعی در سودجویی به قیمت خدشه دار نمودن تعالیم اسلامی داشتند. تلاش مهم امام باقر علیه السلام در این زمینه، در دو جنبه شكل گرفت: ابتدا به اصحاب و یاران نزدیك خود، خطر آسیب پذیری اجتهاد به واسطه ی شیوه های نادرست را گوشزد نمودند و آنان را از خطر افتادن در دام آن دور داشتند و در گام دیگر، خود به مبارزه با این شیوه های نادرست پرداختند.

برخی از این شیوه ها كه از سوی عناصر فرصت طلب سامان دهی و گاه از سوی حاكمیت جامعه نیز حمایت و تقویت می شد در قالب عناوینی چون «قیاس»، «استحسان»، «اجتهاد در مقابل نص» و برخی گونه های «اجماع» جلوه گر شد. [1] .

امام باقر علیه السلام در صف اول مبارزه، همواره اطرافیان خود را از افتادن در دام این گونه شیوه ها، برحذر می داشتند و آنان را حتی از مراوده با افرادی كه در این عرصه گام می زنند و آن را دست مایه ی رسیدن به احكام شرعی می دانند، دور می داشتند. امام در گفتاری به زراره چنین یاد آور شدند: «ای زراره! بر تو باد از كسانی كه در دین قیاس می كنند، دوری گزینی؛ زیرا آنان از قلمرو تكلیف خود، پا فراتر نهاده و آنچه را باید می آموختند، واپس نهاده اند. و به آنچه از آنان خواسته نشده، روی آورده و خود را به سختی انداخته اند. روایات و احادیث را بنابر ذوق خود معنی كرده (استحسان) و بر خدا نیز دروغ بسته اند (اجتهاد در برابر نص) و در نظر من به سان كسانی هستند كه در مقابل شان، آنان را صدا می زنی، اما نمی شنوند و سرگردان در دین هستند.» [2] .

و نیز می فرمود: «سنت [و احكام شرعی] قیاس بردار نیست. چگونه می توان در سنت قیاس كرد، در حالی كه زن حائض [پس از دوران حیض] می بایست روزه ی خود را قضا كند، ولی قضای نماز بر او واجب نیست! [3] .

آن حضرت فتوا دادن برای مردم را كه برخاسته از عدم آگاهی و هدایت الهی باشد، به شدت مردود شمرده، می فرمودند: «هر كس برای مردم، بدون علم و هدایت الهی فتوا بدهد، فرشتگان رحمت و عذاب او را نفرین می كنند و گناه آنان كه نظر خطای او را به كار بندند، بر عهده اوست.» [4] .

امام در راستای این موضوع و جهت جلوگیری از خطر ابتلاء بدان، راهكارهای مثبت و كارسازی را ارائه فرمودند كه یكی از این راهكارها «توقف در شبهات» بود. از آنجایی كه افراد گاه به طور ناخواسته گرفتار این دام می شدند، آن حضرت بهترین راه را احتیاط در مسائل پیچیده، و واگذاری آن به اهلش اعلام نمودند. [5] .

در همین راستا، «ابوحمزه ثمالی» روایت می كند كه؛ روزی در مسجد الرسول صلی الله علیه و آله نشسته بودم كه مردی داخل شد و سلام كرد و به من گفت: كیستی ای بنده خدا؟ گفتم: مردی از اهل كوفه، چه می خواهی؟ گفت: آیا اباجعفر محمد بن علی علیه السلام را می شناسی؟ گفتم: آری، با او چه كار داری؟ گفت: چهل پرسش و شبهه آماده كرده ام و می خواهم از او پاسخش را دریافت كنم تا آنچه را حق است، بدان حكم كنم و آنچه را باطل است، فرو گذارم. به او گفتم: آیا حق و باطل را به روشنی می شناسی؟ گفت: بله! گفتم: تو كه حق و باطل را می شناسی، دیگر چه حاجتی به او [امام باقر علیه السلام ] داری؟ گفت: شما كوفیان بی صبر و كم طاقت هستید.

هنوز صحبتم تمام نشده بود كه ابوجعفر علیه السلام وارد مسجد شد، در حالی كه جماعتی از اهل خراسان و دیگر بلاد او را همراهی می كردند و از او پرسشهایی راجع به حج می پرسیدند. رفت تا در جایگاه خود بنشیند. مرد دانشمند نیز نزدیك او نشست. من نیز در محلی نشستم كه صدایشان را بشنوم. چند تن از دانشمندان نیز حضور داشتند.

وقتی امام پرسشهای آنان را پاسخ داد، متوجه مرد شد و پرسید: كیستی؟ گفت: من قتادة بن دِعامه بصری هستم. امام پرسید: آیا همان فقیه اهل بصره نیستی؟ گفت: آری! ابوجعفر علیه السلام فرمود: وای بر تو ای قتاده! به درستی كه خداوند بلندمرتبه و بزرگ، دسته ای از آفریدگان خود را آفرید و آنان را حجت بر دیگر آفریدگان قرار داد. آنان «اوتاد» روی زمین هستند كه برای پروردگارشان ثابت قدم اند و برگزیدگان علم الهی می باشند كه خدا آنان را پیش از آفریدن انسانها برگزید و در سایه سار عرش خود جای داد. قتاده مدتی طولانی سكوت كرد و سر فرو افكند. سپس گفت:

پروردگار تو را آرامش بخشد! به خدا قسم كه من پیش روی بسیاری از دانشمندان نشسته ام و حتی ابن عباس را هم درك كرده ام، ولی هرگز این گونه كه در محضر شما مضطرب و پریشانم، نزد هیچ كدام آنها نبوده ام.

اباجعفر علیه السلام فرمود: وای بر تو! خیال می كنی كجا هستی و پیش روی چه كسی نشسته ای؟ تو در مقابل كسی نشسته ای كه خداوند در مورد آنان فرموده: «فی بیُوتٍ أذِنَ الله ُ اَنْ تُرْفَعَ ویُذكَرَ فیهَا اسْمُهُ یُسَبِّحُ لَهُ فیها بِالْغُدُوِّ وَالاَْصالِ رِجالٌ لاتُلْهیهِمْ تِجارةٌ وَلابَیْعٌ عَنْ ذِكْرِ الله ِ وَاِقامِ الصَّلوةِ وَایتاءِ الزَّكوةِ» [6] قتاده گفت: به خدا سوگند! راست گفتی، فدایت شوم! آن خانه ها از سنگ و گل نیست [و همان است كه خود فرمودید] . اكنون بفرمایید حكم پنیر چیست؟ امام باقر علیه السلام لبخندی زد و فرمود: سؤالت فقط همین بود؟ پاسخ داد: همه را اكنون فراموش كرده ام. امام فرمود: اشكالی ندارد. [7] .


[1] به ياد داشته باشيم كه اهل سنت هر گونه اجماع را معتبر مي دانند كه همه آنها در فقه شيعه معتبر نيست و فقط اجماعي كه كاشف از قول معصوم باشد، در مواردي حجيت دارد. ر.ك: اجتهاد و تقليد، محمد دشتي، قم، نشر مؤسسه تحقيقاتي اميرالمؤمنين عليه السلام، چاپ اول، 1374 ش، ص119.

[2] وسائل الشيعه، ج18، ص39.

[3] بحارالانوار، ج2، ص308، عَن ابي جعفر عليه السلام قال: «اِنَّ السُّنَّةَ لاتُقاسُ، وكَيْفَ تُقاسُ السُّنَّةُ وَالْحائِضُ تَقْضِي الصِّيامَ وَلاتَقْضِي الصَّلاةَ.».

[4] بحارالانوار، ج2، ص118. عن ابي جعفر عليه السلام قال: «مَنْ أفْتَي النّاسَ بِغَيْرِ عِلْمٍ وَلاهُديً مِنَ الله ِ لَعَنَتْهُ مَلائِكةُ الرَّحْمَةِ وَمَلائِكَةُ الْعَذابِ، وَلَحِقَهُ وِزْرُ مَنْ عَمِلَ بِفُتْياهُ.».

[5] به عنوان نمونه ر.ك: بحارالانوار، ج2، ص307.

[6] نور/ 36 و 37: «در خانه هايي كه خداوند رخصت داده كه [قدر و منزلت آنها] رفعت يابد و نامش در آنها ياد شود. در آن [خانه ها] هر بامداد و شامگاه او را نيايش كنند، مرداني كه نه تجارت و نه داد و ستدي آنان را از ياد خدا و برپا داشتن نماز و دادن زكات به خود مشغول نمي دارد.».

[7] أنوار البهية في تواريخ الحجج الالهية، شيخ عباس قمي، قم، مؤسسة النشر الاسلامي، چاپ اول، 1418 ق، ص136؛ بحارالانوار، ج46، ص358.